إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ
انصاریان
[که] بی تردید انسان در زیان کاری بزرگی است؛
آیتی
كه آدمى در خسران است.
بهرام پور
كه انسان‌ها همه در زيانند
فولادوند
كه واقعاً انسان دستخوش زيان است؛
الهی قمشه‌ای
که انسان هم در خسارت و زیان است.
خرمدل
انسانها همه زیانمندند.
خرمشاهی
که بی‌گمان انسان در زیانکاری است‌
مکارم شیرازی
که انسانها همه در زیانند؛
معزی
که همانا انسان است در زیانکاری‌
مجتبوی
كه هر آينه آدمى در زيانكارى است
صادقی تهرانی
(که) انسان بی‌گمان در (ژرفای) زیان است.
: