مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ ۚ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ ۚ إِنْ يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبًا
انصاریان
نه آنان به این [سخن خرافی و بی پایه] یقین و دانشی دارند و نه پدرانشان [بلکه گفتارشان از روی جهل و نادانی است] چه بزرگ سخنی است که [از روی افترا] از دهانشان بیرون می آید؛ آنان جز دروغ نمی گویند.
آیتی
نه خود به آن دانشى دارند و نه پدرانشان داشتهاند، چه بزرگ است سخنى كه از دهانشان بيرون مىآيد و جز دروغى نمىگويند.
بهرام پور
نه آنان و نه پدرانشان به اين [گفتار] دانشى ندارند. سخن بزرگى است كه از دهانشان بيرون مىآيد. [و] جز دروغ نمىگويند
فولادوند
نه آنان و نه پدرانشان به اين [ادّعا] دانشى ندارند. بزرگ سخنى است كه از دهانشان برمىآيد. [آنان] جز دروغ نمىگويند.
الهی قمشهای
آنها نه خود و نه پدرانشان از روی علم و دانش سخن نمیگویند، این کلمه بزرگی است که از دهنشان خارج میشود و جز دروغ چیزی نمیگویند.
خرمدل
نه ایشان و نه پدرانشان (چنین چیزی را از روی دانش نمیگویند و) از آن هیچ گونه آگهی ندارند. چه سخن (وحشتناک و) بزرگی از دهانهایشان بیرون میآید!! (آیا خدا و فرزند داشتن؟! مگر خدا جسم است و محدود است و همچون انسان نیازمند چیزی از جمله فرزند است؟!). آنان جز دروغ و افتراء نمیگویند.
خرمشاهی
به این امر نه خودشان علم [و یقین] دارند نه پدرانشان، ناپسند است سخنی که از دهان ایشان بر میآید، و جز دروغ نمیگویند
مکارم شیرازی
نه آنها (هرگز) به این سخن یقین دارند، و نه پدرانشان! سخن بزرگی از دهانشان خارج میشود! آنها فقط دروغ میگویند!
معزی
نیستشان بدان علمی و نه پدران ایشان را بزرگ سخنی است که برون آید از دهانهای ایشان نمیگویند جز دروغی را
مجتبوی
آنان را هيچ دانشى بدان نيست و نه پدرانشان را [دانشى بود]. بزرگ سخنى است كه از دهانشان بيرون مىآيد نمىگويند مگر دروغى را.
صادقی تهرانی
نه برای آنان و نه برای پدرانشان بر این (ادعا) هیچ گونه دانشی (و بینشی) نیست. سخنی بس گران (و گزاف) است که از دهانشان(و نه از فطرتها و عقلانیتشان) برون میآید (و آنان) جز دروغ نمیگویند.