آیا گمان کردی که اصحاب کهف و رقیم از نشانه های شگفت انگیز ما بودند؟ [چنین نیست؛ زیرا ما را در پهن دشت هستی نشانه هایی شگفت انگیزتر از اصحاب کهف است.]

آيا پنداشته‌اى كه اصحاب كهف و رقيم از نشانه‌هاى شگفت‌انگيز ما بوده‌اند؟

آيا پنداشته‌اى كه اصحاب كهف و سنگ نوشته از آيات عجيب ما بودند

مگر پنداشتى اصحاب كهف و رقيم [=خفتگان غار لوحه‌دار] از آيات ما شگفت بوده است؟

تو پنداری که (قصه) اصحاب کهف و رقیم (در مقابل این همه آیات قدرت و عجایب حکمتهای ما) از آیات عجیب ماست؟!

(زندگی پرزرق و برق، بسیاری از مردمان را گول می‌زند، و ایشان را نسبت به زنده شدن دوباره، غافل و بی‌باور می‌کند. در صورتی که کسانی چون اصحاب کهف یافته می‌شوند که در محیط پرزرق و برق جهان و در میان انواع ناز و نعمت، استقامت و پایمردی خود را در راه ایمان نشان می‌دهند، و نیز حوادث بسیاری در جهان رخ می‌دهد که بیانگر از سرگرفتن حیات پس از خواب طولانی بوده که نوعی مرگ بشمار است. از جمله‌ی این حوادث داستان اصحاب کهف است). آیا گمان می‌بری که (خواب چندین ساله‌ی) اصحاب کهف و رقیم، در میان عجائب و غرائبِ (پراکنده در گستره‌ی هستیِ) ما چیز شگفتی است؟

گویا دانسته‌ای که داستان اصحاب کهف و رقیم از آیات شگفت‌آور ماست‌

آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟!

یا پنداشتی که یاران کهف و رقیم بودند از آیتهای ما شگفت‌

مگر پنداشته‌اى كه ياران آن غار- كَهف- و آن سنگ نبشته- رقيم- از نشانه‌هاى شگفت‌انگيز ما بوده‌اند؟- يعنى داستان ايشان نسبت به آيات قدرت ما چندان شگفت نيست-.

یا پنداشتی اصحاب کهف و رقیم [:خفتگان غار لوحه‌دار] از آیات شگفت‌انگیز ما بوده‌اند؟