وَلَمَّا جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِيقٌ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ كِتَابَ اللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
انصاریان
و زمانی که فرستاده ای از سوی خدا به سویشان آمد که تصدیق کننده کتابی است که با آنان است، گروهی از آنان که [دانش] کتاب به آنان داده شده بود [با کمال گستاخی] کتاب خدا را پشت سر انداختند [و با آن به مخالفت برخاستند]، گویی نمی دانند [که کلام خداست].
آیتی
و گروهى از اهل كتاب چون پيامبرى از جانب خدا بر آنان مبعوث شد كه به كتابشان هم گواهى مىداد، كتاب خدا را چنان كه گويى از آن بىخبرند، پس پشت افكندند.
بهرام پور
و زمانى كه فرستادهاى از طرف خدا براى آنها آمد كه تصديق كنندهى چيزى است كه با آنها بود، گروهى از همين كسانى كه اهل كتاب بودند، كتاب خدا را پشت سر افكندند چنان كه گويى [آن را] نمىدانند
فولادوند
و آنگاه كه فرستادهاى از جانب خداوند برايشان آمد -كه آنچه را با آنان بود تصديق مىداشت- گروهى از اهل كتاب، كتاب خدا را پشت سر افكندند، چنانكه گويى [از آن هيچ] نمىدانند.
الهی قمشهای
و چون پیغمبری از جانب خدا بر آنان آمد که به راستی کتب آسمانی آنها گواهی میداد، گروهی از اهل کتاب، کتاب خدا را پشت سر انداختند (و به حکم آن کتاب که امر به ایمان آوردن به قرآن میکرد رفتار نکردند) گویی (از آن کتاب) هیچ نمیدانند.
خرمدل
و هنگامی که فرستادهای (محمّد نام) از جانب خدا به سراغ آنان آمد، گرچه (اوصافش با نشانههائی که در کتابهایشان بود و) با آنچه با خود داشتند، مطابقت داشت، جمعی از اهل کتاب، کتاب خدا را پشت سر افکندند (و اوصاف محمّد را از کتابهای خود زدودند. انگار در کتابهایشان چیزی دربارهی او نیامده است و) گوئی آنان (چیزی از اوصاف چنین پیغمبری) نمیدانند.
خرمشاهی
و چون پیامبری از سوی خداوند به نزد ایشان آمد که گواهیدهنده بر [حقانیت] کتابشان بود، گروهی از اهل کتاب، کتاب الهی را به پشت سر افکندند، گویی [حقیقت را] نمیدانند
مکارم شیرازی
و هنگامی که فرستادهای از سوی خدا به سراغشان آمد، و با نشانههایی که نزد آنها بود مطابقت داشت، جمعی از آنان که به آنها کتاب (آسمانی) داده شده بود، کتاب خدا را پشت سر افکندند؛ گویی هیچ از آن خبر ندارند!!
معزی
و هنگامی که بیامدشان پیکی از نزد خدا تصدیقکننده آنچه با ایشان افکندند گروهی از آنان که داده شدند کتاب را کتاب خدا را پشت سر خود چنان که گوئی نمیدانند
مجتبوی
و چون فرستادهاى از سوى خدا- يعنى محمد
صادقی تهرانی
و هنگامی که فرستادهای از جانب خدا برایشان آمد – که آنچه را با آنان است تصدیقکننده است - گروهی از کسانی که کتاب (وحیانی) داده شدهاند، کتاب (ویژهی) خدا را پشت سرشان افکندند، چنان که گویی ایشان (اصلاً) نمیدانند.