وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ
انصاریان
و اموالتان را در میان خود به باطل و ناحق مخورید. و آن را به عنوان رشوه به سوی حاکمان و قاضیان سرازیر نکنید تا بخشی از اموال مردم را [با تکیه بر حکم ظالمانه آنان] به گناه و معصیت بخورید، در حالی که [زشتیِ کارتان را] می دانید.
آیتی
اموال يكديگر را به ناشايست مخوريد و آن را به رشوت به حاكمان مدهيد تا بدان سبب اموال گروهى ديگر را به ناحق بخوريد. و شما خود مى‌دانيد.
بهرام پور
و در روابط خود اموال يكديگر را به ناحق مخوريد و براى خوردن بخشى از اموال مردم به گناه، [قضيّه‌] آن را به حاكمان مكشانيد در حالى كه شما [حقيقت را] مى‌دانيد
فولادوند
و اموالتان را ميان خودتان به ناروا مخوريد، و [به عنوان رشوه قسمتى از] آن را به قضات مدهيد تا بخشى از اموال مردم را به گناه بخوريد، در حالى كه خودتان [هم خوب‌] مى‌دانيد.
الهی قمشه‌ای
و مال یکدیگر را به ناحق مخورید و آن را به نزد قاضیان نیفکنید که (به وسیله رشوه و زور) پاره‌ای از اموال مردم را بخورید با آنکه (شما بطلان دعوی خود را) می‌دانید.
خرمدل
و اموال خودتان را به باطل (و ناحق، همچون رشوه و ربا و غصب و دزدی ...) در میان خود نخورید و آن را به امراء و قضات تقدیم نکنید تا از روی گناه، بخشی از اموال مردم را بخورید و شما بر آن آگاه باشید (و بدانید که ستمکار را یاری داده‌اید و مرتکب گناه شده‌اید).
خرمشاهی
و اموال یکدیگر را به ناحق نخورید، و به داوران با [رشوت از] آن نزدیکی نجویید تا پاره‌ای از اموال مردم را آگاهانه به ناحق بخورید
مکارم شیرازی
و اموال یکدیگر را به باطل (و ناحق) در میان خود نخورید! و برای خوردن بخشی از اموال مردم به گناه، (قسمتی از) آن را (به عنوان رشوه) به قضات ندهید، در حالی که می‌دانید (این کار، گناه است)!
معزی
و نخورید مالهای خویش را میان خویش به بیهوده و نیفکنید آنها را بسوی فرمانداران تا بخورید پاره‌ای از اموال مردم را به گناه حالی که خود می‌دانید
مجتبوی
و مالهاى يكديگر را در ميان خود به ناشايست مخوريد و آن را به [رشوت‌] نزد حاكمان- قاضيان- ميفكنيد تا برخى از مالهاى مردم را به گناه بخوريد، در حالى كه مى‌دانيد [كه ستم مى‌كنيد].
صادقی تهرانی
و اموالتان را میان خودتان به ناروا مخورید، حال آنکه (به عنوان رشوه قسمتی از) آنها را سوی حاکمان می‌افکنید، تا بخشی از اموال مرد‌مان را به گناه -تأخیرکننده‌ی خیر- بخورید، در حالی که خودتان (هم خوب) می‌دانید.
: