كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
انصاریان
جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، وبسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ وخدا [مصلحت شما را در همه امور] می داند و شما نمی دانید.
آیتی
جنگ بر شما مقرر شد، در حالى كه آن را ناخوش داريد. شايد چيزى را ناخوش بداريد و در آن خير شما باشد و شايد چيزى را دوست داشته باشيد و برايتان ناپسند افتد. خدا مىداند و شما نمىدانيد.
بهرام پور
جهاد بر شما مقرر شد و آن براى شما ناگوار است، و بسا چيزى را ناخوش داشته باشيد كه آن به سود شماست و بسا چيزى را دوست داشته باشيد كه به زيان شماست، و خدا مىداند و شما نمىدانيد
فولادوند
بر شما كارزار واجب شده است، در حالى كه براى شما ناگوار است. و بسا چيزى را خوش نمىداريد و آن براى شما خوب است، و بسا چيزى را دوست مىداريد و آن براى شما بد است، و خدا مىداند و شما نمىدانيد.
الهی قمشهای
حکم جهاد بر شما مقرّر گردید و حال آنکه بر شما ناگوار و مکروه است، لکن چه بسیار شود که چیزی را مکروه شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده، و چه بسیار شود چیزی را دوست دارید و در واقع شرّ و فساد شما در آن است، و خدا (به مصالح امور) داناست و شما نادانید.
خرمدل
جنگ بر شما واجب (کفائی) گشته است، و حال آن که (بنابه سرشت انسانی) از آن بیزارید، لیکن چه بسا چیزی را دوست نمیدارید و آن چیز برای شما نیک باشد، و چه بسا چیزی را دوست داشته باشید و آن چیز برای شما بد باشد، و خدا (به رموز کارها آشنا است و از جمله مصلحت شما را) میداند و شما (از اسرار امور بیخبرید و مصلحت خود را چنان که شاید و باید) نمیدانید.
خرمشاهی
بر شما جهاد مقرر شده است، و آن برای شما ناخوشایند است، و چه بسا چیزی را ناخوش داشته باشید و آن به سود شما باشد، و چه بسا چیزی را خوش داشته باشید و آن به زیان شما باشد، و خداوند میداند و شما نمیدانید
مکارم شیرازی
جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر شد؛ در حالی که برایتان ناخوشایند است. چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا میداند، و شما نمیدانید.
معزی
نوشته شد بر شما جنگ و آن ناپسند شما است و چه بسا ناخوش دارید چیزی را و آن است خوب برای شما و چه بسا دوست دارید چیزی را و آن است بد برای شما و خدا میداند و شما نمیدانید
مجتبوی
بر شما كارزار نوشته شد و آن شما را دشوار و ناخوش است و شايد كه چيزى را خوش نداريد و آن براى شما بهتر باشد و شايد كه چيزى را دوست داريد و آن براى شما بدتر باشد، و خدا [صلاح شما را] مىداند و شما نمىدانيد.
صادقی تهرانی
کشتار (با مهاجمان) بر شما نوشته شده، در حالی که آن برایتان بسی ناگوار است. و چه بسا چیزی را خوش نمیدارید حال آنکه برایتان خوب است، و چه بسا چیزی را دوست میدارید در حالی که برایتان شرّ است. و خدا میداند و شما نمیدانید.