أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا ۖ فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَٰكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ
انصاریان
آیا در زمین گردش نکرده اند تا برای آنان دل هایی [بیدار و بینا] پیدا شود که با آن بیندیشند یا گوش هایی که با آن [اندرزها را] بشنوند؟ حقیقت این است که دیده ها کور نیست بلکه دل هایی که در سینه هاست، کور است!
آیتی
آيا در زمين سير نمىكنند تا صاحب دلهايى گردند كه بدان تعقل كنند و گوشهايى كه بدان بشنوند؟ زيرا چشمها نيستند كه كور مىشوند، بلكه دلهايى كه در سينهها جاى دارند كور باشند.
بهرام پور
آيا در زمين گردش نكردند تا صاحب دلهايى شوند كه با آن بينديشند يا گوشهايى كه با آن بشنوند؟ در حقيقت چشمها كور نمىشود، و ليكن دلهايى كه در سينههاست كور مىشود
فولادوند
آيا در زمين گردش نكردهاند، تا دلهايى داشته باشند كه با آن بينديشند يا گوشهايى كه با آن بشنوند؟ در حقيقت، چشمها كور نيست ليكن دلهايى كه در سينههاست كور است.
الهی قمشهای
آیا (این کافران) در روی زمین به سیر و تماشا نرفتند تا دلهاشان بینش و هوش یابد و گوششان به حقیقت شنوا گردد؟ که (این کافران را) چشمهای سر گرچه کور نیست لیکن چشم باطن و دیده دلها کور است.
خرمدل
آیا در زمین به سیر و سفر نپرداختهاند تا (از دیدن آثار گذشتگان و مشاهدهی ویرانههای کاخهای ستمگران) دلهائی به هم رسانند که بدانها (وظیفهی خود را در قبال دعوت حق درک و) فهم کنند، و گوشهائی داشته باشند که بدانها (اخبار جبّاران، و ندای وجدان، و فرمان یزدان را) بشنوند؟ چرا که این چشمها نیستند که کور میگردند، و بلکه این دلهای درون سینهها هستند که نابینا میشوند.
خرمشاهی
آیا در زمین گردش نکردهاند تا دلهایی داشته باشند که با آن بیندیشند یا گوشهایی که با آن [حق را] بشنوند، آری [فقط] دیدگان نیست که نابینا میشود، بلکه دلهایی که در سینهها هست هم نابینا میگردد
مکارم شیرازی
آیا آنان در زمین سیر نکردند، تا دلهایی داشته باشند که حقیقت را با آن درک کنند؛ یا گوشهای شنوایی که با آن (ندای حق را) بشنوند؟! چرا که چشمهای ظاهر نابینا نمیشود، بلکه دلهایی که در سینههاست کور میشود.
معزی
آیا نگشتند در زمین تا باشدشان دلهائی که دریابند بدانها یا گوشهائی که بشنوند بدانها زیرا کور نشوند دیدگان و لیکن کور شوند دلهائی که درون سینهها است
مجتبوی
آيا در زمين به گردش و تماشا نرفتند تا دلهايى داشته باشند كه با آن [به هشيارى پند را] دريابند يا گوشهايى كه با آن [اندرز را] بشنوند؟! زيرا چشمها [ى سر] نابينا نيست بلكه [چشم] دلهايى كه در سينههاست كور و نابيناست.
صادقی تهرانی
پس آیا در زمین گردش نکردند، تا برایشان دلهایی باشد که با آنها خردورزی کنند، یا گوشهایی که با آنها بشنوند؟ پس بیگمان، (این) چشمها نابینا نیست ولی (چشمهای) دلهایی که در سینههاست کور است.