فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَىٰ أَنْ تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ ۚ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ
انصاریان
کسانی که در دل هایشان بیماری [دورویی] است، می بینی که در دوستی با یهود و نصاری شتاب می ورزند و [بر پایه خیال باطلشان که مبادا اسلام و مسلمانان تکیه گاه استواری نباشند] می گویند: می ترسیم آسیب و گزند ناگواری به ما برسد [به این سبب باید برای دوستی به سوی یهود و نصاری بشتابیم]. امید است خدا از سوی خود پیروزی یا واقعیت دیگری [به نفع مسلمانان] پیش آرد تا این بیماردلان بر آنچه در دل هایشان پنهان می داشتند، پشیمان شوند.
آیتی
آنهايى را كه در دل مرضى دارند مى‌بينى كه به صحبتشان مى‌شتابند، مى‌گويند: مى‌ترسيم كه به ما آسيبى رسد. اما باشد كه خدا فتحى پديد آرد يا كارى كند، آنگاه از آنچه در دل نهان داشته بودند پشيمان شوند.
بهرام پور
و ليكن بيماردلان را مى‌بينى كه در [دوستى‌] آنها مى‌شتابند و مى‌گويند: مى‌ترسيم حادثه بدى براى ما پيش آيد [و به كمك آنها نيازمند شويم‌]. ولى شايد خدا پيروزى يا حادثه ديگرى از جانب خود [براى مسلمين‌] پيش آورد و اين دسته از آنچه در دل نهان داشتند پشيما
فولادوند
مى‌بينى كسانى كه در دلهايشان بيمارى است، در [دوستى‌] با آنان شتاب مى‌ورزند. مى‌گويند: «مى‌ترسيم به ما حادثه ناگوارى برسد.» اميد است خدا از جانب خود فتح [منظور] يا امر ديگرى را پيش آورد، تا [در نتيجه آنان‌] از آنچه در دل خود نهفته داشته‌اند پشيمان گردند.
الهی قمشه‌ای
گروهی منافق را که دلهاشان ناپاک است خواهی دید که در (راه دوستی) ایشان می‌شتابند و می‌گویند: ما از آن می‌ترسیم که (در گردش روزگار) مبادا آسیبی از آنها به ما رسد. باشد که خدا فتحی پیش آورد و یا امری دیگر از طرف خود، تا منافقان از آنچه (به نفاق) در دل نهان کردند سخت پشیمان شوند.
خرمدل
می‌بینی کسانی که بیماری (ضعف و شکّ و نفاق) به دل دارند، (در دوستی و یاری با یهودیان و مسیحیان) بر یکدیگر سبقت می‌گیرند و می‌گویند: می‌ترسیم که (روزگار برگردد و) بلائی بر سر ما آید (و به کمک ایشان نیازمند شویم). امید است که خداوند فتح (مکّه) را پیش بیاورد یا از جانب خود کاری کند (و دشمنان اسلام را نابود و منافقان را رسوا نماید) و این دسته از آنچه در دل پنهان داشته‌اند، پشیمان گردند (و بر ضعف و شکّ و نفاق خود افسوس خورند).
خرمشاهی
آنگاه بیماردلان را می‌بینی که در کار آنان می‌کوشند و می‌گویند می‌ترسیم بلایی بر سرمان بیاید، چه بسا خداوند گشایش و رهایشی از سوی خویش پیش آورد تا سرانجام از آنچه در دل خویش نهفتند، پشیمان گردند
مکارم شیرازی
(ولی) کسانی را که در دلهایشان بیماری است می‌بینی که در (دوستی با آنان)، بر یکدیگر پیشی می‌گیرند، و می‌گویند: «می‌ترسیم حادثه‌ای برای ما اتفاق بیفتد (و نیاز به کمک آنها داشته باشیم!)» شاید خداوند پیروزی یا حادثه دیگری از سوی خود (به نفع مسلمانان) پیش بیاورد؛ و این دسته، از آنچه در دل پنهان داشتند، پشیمان گردند!
معزی
بینی آنان را که در دلهاشان بیماریی است می‌شتابند در ایشان گویند ترسیم به ما رسد پیشامدی امید است خدا بیارد پیروزی یا امری را از نزد خویش چنان که بگردند از آنچه در دلهای خود نهان می‌داشتند پشیمان‌
مجتبوی
از اين رو كسانى را كه در دلشان بيمارى- شك و نفاق- است مى‌بينى كه در [دوستى‌] آنان مى‌شتابند و مى‌گويند: مى‌ترسيم كه ما را رويداد بدى رسد. اميد است كه خدا پيروزى و گشايشى يا امرى- فرمانى يا حادثه‌اى- از نزد خويش پديد آرد، پس بر آنچه در دلهاشان نهان داشتند پشيمان گردند.
صادقی تهرانی
پس می‌بینی کسانی که در دل‌هایشان بیماری‌ای است، در (رابطه‌ی با) آنان شتاب می‌ورزند.گویند: «می‌ترسیم (در غیر این صورت) حادثه‌ی ناگواری گریبان‌گیرمان شود.» امید است خدا فتح یا امر دیگری را (به ویژگی) از جانب خویش پیش آورد، پس (در نتیجه آنان) از آنچه در (دل‌های) خودشان پنهان داشته‌اند پشیمان باشند.
: