أَفَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ ۚ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ
انصاریان
آیا ما از آفرینش نخستین عاجز و درمانده شدیم [تا از دوباره آفریدن عاجز و درمانده شویم؟ چنین نیست] بلکه آنان [با این همه دلایل روشن و استوار] باز در آفرینش جدید در تردیدند.
آیتی
آيا از آفرينش نخستين عاجز شده بوديم؟ نه، آنها از آفرينش تازه در شكند.
بهرام پور
پس آيا در آفرينش نخستين درمانده شديم [كه دوباره نتوانيم بيافرينيم؟] بلكه آنها [با اين همه دلايل] باز در آفرينش جديد در شكاند
فولادوند
مگر از آفرينش نخستين [خود] به تنگ آمديم؟ [نه!] بلكه آنها از خلق جديد در شبههاند.
الهی قمشهای
آیا در اول بار که آفرینش را آوردیم هیچ درماندیم؟ (پس در خلقت معاد دیگر بار هم عاجز نیستیم) بلکه این منکران در شک و ریب از خلقت نو (و نشأه معاد) اند.
خرمدل
آیا ما از آفرینش نخستین، درمانده و ناتوان بودهایم (که قادر بر آفرینش دوم، یعنی رستاخیز نباشیم؟! آنان در آفرینش نخستین تردید ندارند؛ زیرا خالق انسانها را خدا میدانند.) ولی ایشان دربارهی آفرینش مجدّد (بعد از مرگ، یعنی رستاخیز مردگان) تردید دارند!
خرمشاهی
آیا در آفرینش نخستین درمانده بودیم؟ [هرگز]، بلکه ایشان از آفرینش جدید شک و شبهه دارند
مکارم شیرازی
آیا ما از آفرینش نخستین عاجز ماندیم (که قادر بر آفرینش رستاخیز نباشیم)؟! ولی آنها (با این همه دلایل روشن) باز در آفرینش جدید تردید دارند!
معزی
آیا خسته شدیم به آفرینش نخستین بلکه ایشانند در پرده (یا اشتباهی) از آفرینش نوین
مجتبوی
مگر در آفرينش نخستين درمانده شديم- تا از بازآفريدن درمانده باشيم-؟ نه، بلكه آنهايند كه از آفرينش نو در شكاند.
صادقی تهرانی
پس مگر (ما) به آفرینش نخستین(مان) ناتوان شدهایم؟ (نه!) بلکه آنان از آفرینش جدید در شبههاند.