قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۚ وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ ۚ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
انصاریان
بگو: من قدرتِ [جلبِ] سودی و [دفعِ] زیانی را از خود ندارم جز آنچه خدا خواهد، و [غیب هم نمی دانم] اگر غیب می دانستم، یقیناً برای خود ازهر خیری فراوان و بسیار فراهم می کردم وهیچ گزند وآسیبی به من نمی رسید؛ من فقط برای گروهی که ایمان می آورند، بیم دهنده و مژده رسانم.
آیتی
بگو: من مالك سود و زيان خود نيستم، مگر آنچه خدا بخواهد. و اگر علم غيب مىدانستم بر خير خود بسى مىافزودم و هيچ شرى به من نمىرسيد. من كسى جز بيمدهنده و مژدهدهندهاى براى مؤمنان نيستم.
بهرام پور
بگو: من مالك سود و زيان خود نيستم، مگر آنچه خدا خواسته باشد، و اگر غيب مىدانستم سود فراوانى مىاندوختم و هيچ زيانى به من نمىرسيد. من صرفا براى قومى كه ايمان مىآورند بيمرسان و بشارت دهندهام
فولادوند
بگو: «جز آنچه خدا بخواهد، براى خودم اختيار سود و زيانى ندارم، و اگر غيب مىدانستم قطعاً خير بيشترى مىاندوختم و هرگز به من آسيبى نمىرسيد. من جز بيمدهنده و بشارتگر براى گروهى كه ايمان مىآورند، نيستم.»
الهی قمشهای
بگو که من مالک نفع و ضرر خویش نیستم مگر آنچه خدا خواسته، و اگر من از غیب (جز آنچه به وحی میدانم) آگاه بودم بر خیر و نفع خود همیشه میافزودم و هیچگاه زیان و رنج نمیدیدم، من نیستم مگر رسولی ترساننده، و بشارت دهنده گروهی که اهل ایمانند.
خرمدل
بگو: من مالک سودی و زیانی برای خود نیستم، مگر آن مقداری که خدا بخواهد و (از راه لطف بر جلب نفع یا دفع شرّ، مالک و مقتدرم گرداند.) اگر غیب میدانستم، قطعاً منافع فراوانی نصیب خود میکردم (چرا که با اسباب آن آشنا بودم) و اصلاً شرّ و بلا به من نمیرسید (چرا که از موجبات آن آگاه بودم. حال که از اسباب خیرات و برکات و از موجبات آفات و مضرّات بیخبرم، چگونه از وقوع قیامت آگاه خواهم بود؟). من کسی جز بیمدهنده و مژدهدهندهی مؤمنان (به عذاب و ثواب یزدان) نمیباشم.
خرمشاهی
بگو که برای خود اختیار سود و زیانی ندارم مگر آنچه خدا بخواهد، و اگر غیب میدانستم خیر فراوان برای خود کسب میکردم و هیچ ناگواری به من نمیرسید، من کسی جز هشداردهنده و مژدهآور اهل ایمان نیستم
مکارم شیرازی
بگو: «من مالک سود و زیان خویش نیستم، مگر آنچه را خدا بخواهد؛ (و از غیب و اسرار نهان نیز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده کند؛) و اگر از غیب باخبر بودم، سود فراوانی برای خود فراهم میکردم، و هیچ بدی (و زیانی) به من نمیرسید؛ من فقط بیمدهنده و بشارتدهندهام برای گروهی که ایمان میآورند! (و آماده پذیرش حقند)
معزی
بگو دارا نیستم برای خویشتن سود و نه زیانی جز آنچه خدا خواهد و اگر دانای ناپیدا میبودم هر آینه فراوان میگرفتم از خوبی و به من نمیرسید بدی نیستم من مگر بیمدهنده و نویددهنده برای گروهی که ایمان آرند
مجتبوی
بگو: من مالك هيچ سود و زيانى براى خويش نيستم- من براى خود جلب سود و دفع زيان نتوانم- مگر آنچه خداى خواهد، و اگر غيب مىدانستم هر آينه نيكى و خواسته بسيار گرد مىكردم، و هيچ بدى و گزندى به من نمىرسيد. من جز بيمدهنده و نويدرسانى براى مردمى كه ايمان بياورند نيستم.
صادقی تهرانی
بگو: «برای خودم سود و زیانی در توان ندارم، جز آنچه خدا خواسته، و اگر غیب میدانستم، به راستی از خیر فزونی بر میگرفتم و بدی به من نمیرسید. من جز هشداردهنده و بشارتدهندهای - برای گروهی که ایمان میآورند - نیستم.»