وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ
انصاریان
و پروردگارت را در دل خود بامدادان و شامگاهان از روی فروتنی و زاری و بیم و ترس به صدایی آرام وآهسته یاد کن و [نسبت به ذکر خدا] از بی خبران مباش.
آیتی
پروردگارت را در دل خود به تضرع و ترس، بىآنكه صداى خود بلند كنى، هر صبح و شام ياد كن و از غافلان مباش.
بهرام پور
و پروردگار خويش را در ضمير خود و به آرامى هر صبح و شام با خوف و زارى ياد كن و از غافلان مباش
فولادوند
و در دل خويش، پروردگارت را بامدادان و شامگاهان با تضرع و ترس، بىصداى بلند، ياد كن و از غافلان مباش.
الهی قمشهای
خدای خود را با تضرّع و پنهانی و بیآنکه آواز برکشی در صبح و شام یاد کن و از غافلان مباش.
خرمدل
پروردگارت را در دل خود، با فروتنی (در برابر خدا) و هراس (از او) و آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان یاد کن، و از زمرهی غافلان مباش.
خرمشاهی
و پروردگارت را در بامدادان و شامگاهان در دلت به زاری و ترس و بدون بانگ برداشتن، یاد کن و از غافلان مباش
مکارم شیرازی
پروردگارت را در دل خود، از روی تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن؛ و از غافلان مباش!
معزی
و یاد کن پروردگار خویش را درون خود به زاری و ترس و پستتر از گفتار بلند بامدادان و شبانگاه و نباش از غافلان
مجتبوی
و پروردگارت را در درون خويش به زارى و بيم و بدون آواى بلند گفتار، بامدادان و شبانگاهان ياد كن و از غافلان مباش.
صادقی تهرانی
و در خودت [:جانت] پروردگارت را - بامدادان و شامگاهان - با تضرّع و ترس - بیصدای بلند - یاد کن و از غافلان مباش.