يُجَادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ بَعْدَمَا تَبَيَّنَ كَأَنَّمَا يُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ يَنْظُرُونَ
انصاریان
پس از آنکه حق [بودنِ انگیزه های رفتنت به جنگ بدر] روشن شد با تو در این حقّ [روشن و آشکار] مجادله و ستیزه می کنند [تا رأی خود را در ترک جنگ به عنوان اینکه جنگی نابرابر است، تحمیل کنند؛ چنان از شرکت در جنگ ترسیده بودند] که گویا به سوی مرگ رانده می شوند و آن را با چشم خود می بینند!!
آیتی
با آنكه حقيقت بر آنها آشكار شده درباره آن با تو مجادله مى‌كنند، چنان قدم برمى‌دارند كه گويى مى‌بينند كه آنها را به سوى مرگ مى‌برند.
بهرام پور
آنها پس از روشن شدن حق [و ضرورت جهاد] باز با تو در باره آن مجادله مى‌كنند گويى به سوى مرگ رانده مى‌شوند و خود مى‌نگرند
فولادوند
با تو در باره حق -بعد از آنكه روشن گرديد- مجادله مى‌كنند. گويى كه آنان را به سوى مرگ مى‌رانند و ايشان [بدان‌] مى‌نگرند.
الهی قمشه‌ای
(مردم نادان) در حکم حق با آنکه حق آشکار و روشن گردید با تو جدل و نزاع خواهند کرد (و چنان حکم حق و طاعت خدا بر آنها دشوار و سخت است) که گویی معاینه می‌نگرند که آنها را به جانب مرگ می‌کشند.
خرمدل
(این گروه از مؤمنان) با تو درباره‌ی حق (یعنی بیرون رفتن جهت جنگ با مشرکان) مجادله می‌کنند، پس از آن که روشن شده است (که برابر وعده‌ای که بدیشان داده‌ای در جنگ پیروز می‌شوند). انگار که به سوی مرگ رانده می‌شوند و (صحنه‌ی مرگ خویشتن را با چشمان خود) می‌نگرند.
خرمشاهی
[و] درباره حق پس از آشکار شدنش با تو مجادله می‌کردند، گویی که ایشان را به سوی مرگ می‌رانند و ایشان همچنان نظاره می‌کنند
مکارم شیرازی
آنها پس از روشن شدن حق، باز با تو مجادله می‌کردند؛ (و چنان ترس و وحشت آنها را فراگرفته بود، که) گویی به سوی مرگ رانده می‌شوند، و آن را با چشم خود می‌نگرند!
معزی
می‌ستیزند با تو در حقّ پس از آنکه پدیدار شد گوئیا رانده می‌شوند بسوی مرگ و آنانند نگران‌
مجتبوی
با تو در باره آن حق- جهاد- پس از آنكه روشن و هويدا شد ستيزه مى‌كنند گويى آنها را به سوى مرگ مى‌رانند و خود مى‌نگرند.
صادقی تهرانی
با تو درباره‌ی حق - بعد از آنکه روشن گردید - مجادله می‌کنند؛ گویی بی‌چون به سوی مرگ رانده می‌شوند، در حالی که آنان (با چشمان باز) می‌نگرند.
: