فَرَاغَ إِلَىٰ آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ
انصاریان
او هم مخفیانه به سوی بت هایشان رفت و [از روی ریشخند] گفت: آیا غذا نمی خورید؟
آیتی
پنهانى نزد خدايانشان آمد و گفت: چيزى نمى‌خوريد؟
بهرام پور
پس مخفيانه به سوى خدايانشان رفت و [به ريشخند] گفت: چرا چيزى نمى‌خوريد
فولادوند
تا نهانى به سوى خدايانشان رفت و [به ريشخند] گفت: «آيا غذا نمى‌خوريد؟
الهی قمشه‌ای
ابراهیم (که بتخانه را خلوت یافت) قصد بتهای آنان کرد و گفت: آیا شما غذا نمی‌خورید؟
خرمدل
شتابان و نهان، به سراغ معبودهای ایشان رفت (و تمسخرکنان فریاد زد) و گفت: آیا (از غذاهای رنگارنگ) نمی‌خورید؟
خرمشاهی
رو به خدایانشان آورد و گفت چرا [چیزی‌] نمی‌خورید
مکارم شیرازی
(او وارد بتخانه شد) مخفیانه نگاهی به معبودانشان کرد و از روی تمسخر گفت: «چرا (از این غذاها) نمی‌خورید؟!
معزی
پس خرامید (خزید) بسوی خدایان ایشان پس گفت چرا نمی‌خورید
مجتبوی
پس پنهانى به سوى خدايانشان رفت و گفت: آيا چيزى نمى‌خوريد؟
صادقی تهرانی
پس نهانی با حیله‌ای (ایمانی) به سوی خدایانشان تمایل کرد. پس گفت: «آیا (غذا) نمی‌خورید؟»
: