فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ
انصاریان
پس شتابان و با شدت به آن گردنه سخت وارد نشد؛
آیتی
و او در آن گذرگاه سخت قدم ننهاد.
بهرام پور
ولى او از آن گردنه بالا نرفت
فولادوند
و[لى‌] نخواست از گردنه [عاقبت‌نگرى‌] بالا رود!
الهی قمشه‌ای
باز هم به عقبه (تکلیف) تن در نداد.
خرمدل
(ما که دو راه پیش پای انسان نهاده‌ایم، آن کس که ناسپاس است) او خویشتن را به گردنه (ی رهائی از شقاوت و رسیدن به سعادت) نمی‌زند (و آن را پشت سر نمی‌گذارد).
خرمشاهی
ولی خود در پی عقبه نبود
مکارم شیرازی
ولی او از آن گردنه مهمّ نگذشت!
معزی
پس برنیامد (یا نگذشت) بر آن پشته‌
مجتبوی
پس به آن گريوه- گردنه يا راه سخت و دشوار در كوه مراد راه خير است كه برخى از مصاديق مهمّ آن در آيات بعد مى‌آيد- در نيامد.
صادقی تهرانی
پس هرگز نخواست از گردنه‌(ی عاقبت‌نگر) با کوشش و کاوش بالا رود.
: